نقد سریال The last of us

دسته بندی :سینما 22 آوریل 2025 نازگل صبوری
نازگل صبوری

نازگل صبوری

زمان مطالعه نوشته: 5 دقیقه

نقد سریال the last of us

فصل دوم The Last of Us آغاز شد: شروعی برای اقتباسی دو دسته‌کننده:

با پخش قسمت اول فصل دوم سریال The Last of Us، دوباره بحث‌ها پیرامون اقتباس از یک بازی محبوب اما بحث‌برانگیز بالا گرفته است. این فصل با آگاهی از چالش‌های رو‌به‌روی خود پا به میدان گذاشته؛ چرا که بسیاری از مخاطبان یا با بازی آشنایی دارند یا صرفاً بیننده سریال هستند، اما کمتر کسی هر دو را تجربه کرده است. از این رو، تلاش شده تا روایت به گونه‌ای پیش برود که از لو دادن جزئیات کلیدی داستان بازی خودداری شود.

قسمت با صحنه‌ای آغاز می‌شود که در آن دختری به همراه دوستانش در حال سوگواری کنار قبرهایی هستند. این دختر ابی است و صحنه ابتدایی ارتباط مستقیمی با پایان فصل اول دارد. پس از آن، داستان پنج سال به جلو می‌پرد.

 

روابط آسیب‌دیده و درمان در دل آخرالزمان

 

در این پرش زمانی، رابطه بین جوئل و الی دچار تنش شده است. در بخش‌هایی از پشت صحنه قسمت، به این موضوع اشاره می‌شود که جوئل تازه شروع به درک تأثیر دروغ‌هایش بر رابطه‌اش با الی کرده. نکته‌ای که به شکلی طنزآمیز می‌توان گفت پنج سال طول کشیده تا به آن برسد.

در همین روند، شاهد لحظاتی جالب هستیم؛ از جمله زمانی که جوئل به جلسه مشاوره می‌رود. درمانگر او زنی است که از جوئل تنفر دارد، چرا که همسرش را کشته است. این تضاد میان درمانگر و مراجعه‌کننده، در فضای آخرالزمانی، نمایی متفاوت به خود می‌گیرد. به شوخی می‌توان گفت که درمانگرهای این دوران ممکن است وسط جلسه مشروب بخورند، برخلاف درمانگرهای معمولی که صبر می‌کنند تا بعد از کار روزانه! با وجود این دشمنی آشکار، انتخاب درمانگر از روی ناچاری قابل درک است. شاید بهتر بود جوئل احساساتش را سرکوب می‌کرد و مثل بسیاری دیگر، آن‌ها را تبدیل به انگیزه یا حتی سرطان می‌کرد!

گشت‌زنی‌های الی و لحظاتی آشنا از دل گیم‌پلی

 

تمرکز بعدی روایت بر الی است که در حال انجام مأموریت‌های گشت‌زنی در مناطق خطرناک دیده می‌شود. فضای این سکانس‌ها تا حدی یادآور آثار دیگر ژانر زامبی است. در یکی از گشت‌ها، الی وارد فروشگاهی متروکه می‌شود؛ تصمیمی که می‌توانست برایش مرگبار تمام شود.

در این صحنه، عناصری از گیم‌پلی بازی به خوبی بازسازی شده‌اند؛ مانند پرت کردن بطری برای پرت کردن حواس کلیکرها و حمله به آن‌ها. با این حال، یکی از آلوده‌ها رفتاری متفاوت دارد و به شکلی پنهانی و کمین‌گونه، مانند یک نینجا، به الی حمله می‌کند. این اتفاق باعث می‌شود الی به همراه دینا در برابر شورای شهر پاسخ‌گو باشند.

در این صحنه، تامی تصمیم الی را زیر سوال می‌برد. اما پاسخ‌های صریح الی باعث می‌شود حتی همسر تامی نیز او را به چالش بکشد. در نهایت، تامی برای جلوگیری از بحث بیشتر سکوت اختیار می‌کند؛ سکوتی که شاید نتیجه‌اش آرامش در خانه باشد.

در ادامه، به استتار دوچرخه‌ی الی و نحوه پوشاندن جای گازگرفتگی او اشاره می‌شود. او با زرنگی، زخم را طوری پوشانده که بیشتر شبیه یک جای زخم قدیمی به نظر برسد تا نشانه‌ای از عفونت.

گشت‌زنی‌های الی و لحظاتی آشنا از دل گیم‌پلی

 

تمرکز بعدی روایت بر الی است که در حال انجام مأموریت‌های گشت‌زنی در مناطق خطرناک دیده می‌شود. فضای این سکانس‌ها تا حدی یادآور آثار دیگر ژانر زامبی است. در یکی از گشت‌ها، الی وارد فروشگاهی متروکه می‌شود؛ تصمیمی که می‌توانست برایش مرگبار تمام شود.

در این صحنه، عناصری از گیم‌پلی بازی به خوبی بازسازی شده‌اند؛ مانند پرت کردن بطری برای پرت کردن حواس کلیکرها و حمله به آن‌ها. با این حال، یکی از آلوده‌ها رفتاری متفاوت دارد و به شکلی پنهانی و کمین‌گونه، مانند یک نینجا، به الی حمله می‌کند. این اتفاق باعث می‌شود الی به همراه دینا در برابر شورای شهر پاسخ‌گو باشند.

در این صحنه، تامی تصمیم الی را زیر سوال می‌برد. اما پاسخ‌های صریح الی باعث می‌شود حتی همسر تامی نیز او را به چالش بکشد. در نهایت، تامی برای جلوگیری از بحث بیشتر سکوت اختیار می‌کند؛ سکوتی که شاید نتیجه‌اش آرامش در خانه باشد.

در ادامه، به استتار دوچرخه‌ی الی و نحوه پوشاندن جای گازگرفتگی او اشاره می‌شود. او با زرنگی، زخم را طوری پوشانده که بیشتر شبیه یک جای زخم قدیمی به نظر برسد تا نشانه‌ای از عفونت.

ورود ابی و چهره‌ای آشنا از بازی

قسمت با ورود ابی و گروهش به پایان می‌رسد. آن‌ها شهر را از دور مشاهده می‌کنند و این صحنه به صورت مستقیم از بازی اقتباس شده است. یکی از شخصیت‌ها به شوخی اشاره می‌کند که «داک‌من اون مینی‌گلف رو اینجا قایم کرده».

نگاهی به آینده و دغدغه‌های پیرامون ریتم روایت

 

با آغاز این فصل و اعلام رسمی فصل سوم، گمانه‌زنی‌هایی درباره تقسیم داستان بازی دوم در دو فصل مطرح شده. با این حال، نگرانی‌هایی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن است ریتم داستان بیش از حد کش‌دار شود و به نوعی حالت مصنوعی به خود بگیرد. این نگرانی مشابه آن چیزی‌ست که برخی درباره سریال‌هایی همچون “House of the Dragon” نیز مطرح کرده‌اند.

در پایان، به نکته‌ای جالب از دنیای واقعی اشاره می‌شود؛ در بازی دوم، در محل یک مرکز همایش در سیاتل خبری از شعبه Cheesecake Factory نیست. حالا به‌نظر می‌رسد که در دنیای واقعی هم آن شعبه تعطیل شده یا در حال تعطیلی است. به طنز می‌توان گفت: «The Last of Us از همان ابتدا خبر داشت چه چیزی در انتظار است.»

در مجموع، قسمت اول فصل دوم سریال، شروعی قدرتمند اما محتاطانه دارد. داستان‌پردازی، روابط شخصیت‌ها و میزان وفاداری به منبع اصلی با دقت اجرا شده‌اند، اگرچه هنوز باید دید که روند روایت چگونه پیش خواهد رفت و آیا موفق می‌شود تعادل میان توسعه داستان و حفظ ریتم را حفظ کند یا نه.

این تنش منجر به تحولات شخصیتی جالبی می‌شود، به ویژه اقدام جوئل برای رفتن به روان‌درمانی (تراپی). سریال و حرکتت دوربین به شکلی طنزآمیز جلسات جوئل با روان‌درمانگری با بازی کاترین اوهارا را به تصویر می‌کشد که «از او متنفر است» زیرا جوئل شوهر او را کشته است. این سناریو امکان مشاهدات کمدی سیاه درباره تفاوت روان‌درمانی در دنیای آخرالزمانی و دنیای واقعی را فراهم می‌کند.  اجرای اوهارا در این سکانس «بشدت خوشایند» است و به تهدید و آسیب‌پذیری پنهان در رفتار او اشاره می‌کند. تمایل جوئل به شرکت در جلسات درمانی، که ناشی از خواست او برای صحبت درباره رابطه‌اش با الی است، نشان‌دهنده تغییری در اوست. الی تمام دنیای او شده و نگرانی‌های قبلی مانند آلوده‌ها، فایرفلای‌ها یا حتی خاطره سارا را تحت‌الشعاع قرار داده است.  تصویرسازی پدرو پاسکال از جوئل  «نسخه‌ای ملایم‌تر» از شخصیت بازی را دارد که «متفکرتر و آرام‌تر» شده و تلاش‌های او برای ادغام دوباره در زندگی غیرنظامی در جکسون را منعکس می‌کند. موهای جوگندمی و طبیعت خوداندیش او بر سنگینی پنج سال گذشته تأکید دارد.

در مقابل کشمکش‌های درونی جوئل، الی در حال گشت‌زنی و مواجهه با تهدیدات خارجی دنیایشان نشان داده می‌شود. در یکی از گشت‌زنی‌ها، الی و دینا وارد یک فروشگاه متروکه می‌شوند؛ سکانسی که عناصری از مکانیک‌های بازی را در خود دارد، مانند استفاده از بطری برای پرت کردن حواس کلیکرها قبل از حمله به آن‌ها. با این حال، آن‌ها با نوع جدید و خطرناک‌تری از آلوده‌ها روبرو می‌شوند: استاکر (Stalker). استاکرها «نسل جدیدی از آلوده‌های باهوش که هوشمندانه طعمه خود را شکار می‌کنند»  بنظر می‌آیندو اشاره و دشمنی به خصوص آزاردهنده در بازی «The Last of Us Part Two» بودند. سریال این وحشت را به طور مؤثری منتقل می‌کند، با «لرزه‌هایی که به شکلی مؤثر در پس‌زمینه» با حرکت مخفیانه استاکر ایجاد می‌شود. «ناله‌های زمزمه‌وار» آن‌ها یادآور غم‌انگیز انسانیت از دست رفته در اثر قارچ است. تغییر بصری در طراحی استاکرها که با «پیچک‌هایی که در لوله‌های نمایان رشد می‌کنند»، حسی تقریباً شبیه «ترسناک فولکلور» به آن‌ها بخشیده و این واقعیت را تقویت می‌کند که هیچ مکان واقعاً امنی وجود ندارد. این رویارویی منجر به مواجهه الی و دینا با شورای شهر می‌شود، جایی که قضاوت الی زیر سؤال می‌رود. در این سکانس یک گفتمان طنز برقرار میشود، جایی که الی اقدامات فرضی او و جوئل را به چالش می‌کشد و توجیهات ضعیف تامی را برملا می‌کند

نازگل صبوری
نازگل صبوری

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه: