درمورد کتاب موش‌ها و آدم‌ها از جان‌اشتاین بک

دسته بندی :ادبیات 21 ژانویه 2025 َAzHonar
کتاب موش ها و ادم ها

موش‌ها و آدم‌ها:
موش‌ها‌ و آدم‌ها، اثر شگفت‌انگیز جان اشتاین‌بک، داستانی‌ست درباره‌ی‌ دو کارگر فصلی و مهاجر که در رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ کالیفرنیا، در مزرعه‌ای به کار گمارد‌ه می‌شوند. مناسبات بین کارگران، مبتنی بر نوعی همدلی است و در رابطه‌ی کارگر و کارفرما آن چه به‌طریق برجسته‌ای به چشم می‌آید، ناخورسندی همین کارگران فصلی از مالکان مزارع است.

رویای خرگوش‌ها در دنیای آلوده به انسان‌ها:
دو شخصیت اصلی داستان، به‌نام‌های “جورج میلتون” و “لنی‌ اسمال”، دو کارگر ساده هستند که تنها تفاوت آن‌ها با دیگر کارگران این است که یکدیگر را به‌راستی دوست می‌دارند؛ دوستی‌ای که در جهان فقر‌زده‌ای که هر کس در این اندیشه است گلیم خود را از آب بیرون کشد، به‌نظر شگفت‌انگیز می‌نماید. این دو رویایی مشترک دارند: خرید یک مزرعه کوچک، پرورش خرگوش‌ها و زندگی در آرامش.
جورج، مردی کوچک‌اندام و چابک و در مقابل، لنی‌ که همه‌ی‌ حوادث داستان بر محور رفتار او در گردش است، مردی دست‌و‌پا‌ چلفتی‌، تنومند و از نظر ذهنی عقب‌افتاده است. مهربانی بیش از حد لنی‌ از یک سو و حماقت و بی‌احتیاطی‌های او از دیگر سو باعث می‌شود خواننده نسبت به او احساس ترحم کند. این دو وارد مزرعه‌ای می‌شوند، جایی که دیگر شخصیت‌ها مانند کراک (کارگر سیاه‌پوست)، زن کورلی (تنها زن داستان)، و کورلی (پسر صاحب‌کار مزرعه) هرکدام نماینده تنش‌ها و مشکلات اجتماعی آن زمان‌اند. رویای آن‌ها در نهایت به‌واسطه ویژگی‌های کنتر‌ل‌ناپذیر لنی و تلخی زندگی فرو می‌ریزد و پایان‌بندی تلخ داستان، بازتابی از شکست آرزوهای انسان در برابر واقعیت است.

میلتون و اسمال؛ پیوند عقلانیت و معصومیت‌:
رابطه جورج و لنی قلب تپنده داستان است. اشتاین‌بک لنی را با جثه‌ای عظیم، شانه‌های پهن و حرکاتی آرام توصیف می‌کند، اما ذهن او عملکردی همچون یک کودک را دارد و در داستان کودن خوانده می‌شود. او به موجودات کوچک و چیزهای نرم مانند موش‌ها، توله‌سگ‌ها و موهای زنانه علاقه دارد و علاقه‌اش به نوازش این چیزها، اغلب منجر به دردسر می‌شود.
“صورتش به یک حیوان بزرگ و آرام می‌ماند؛ همچون خرسی که به سختی حرکت می‌کند.”
لنی اغلب به صورت غیرعمد باعث مرگ موجوداتی که دوست دارد می‌شود. او توانایی کنترل قدرتش را ندارد و این ناتوانی، یکی از ویژگی‌های برجسته اوست. چالش اصلی داستان از همین ویژگی‌های لنی ناشی می‌شود؛ از صحنه‌ای که او موشی را در جیبش پنهان کرده و ناخودآگاه آن را می‌کشد:
“من نمی‌خواستم بکشمش، جورج! اون فقط خیلی نرم بود…”
این جمله، هم ناتوانی لنی در درک قدرتش را نشان می‌دهد و هم پیش‌نمایشی از فاجعه‌ای است که در پایان رخ خواهد داد.
یکی از دردسر‌های اصلی لنی که زندگی آن‌ها را به هم می‌ریزد، اتفاقی‌ست که در شهر “وید” رخ می‌دهد. لنی با دیدن لباسی قرمز که او را جذب کرده، بدون توجه به موقعیت اجتماعی و واکنش دیگران، لباس دختر را لمس می‌کند. دخترک از ترس شروع به جیغ زدن می‌کند و لنی که نمی‌داند باید چه کند، لباس را رها نمی‌کند و همین باعث می‌شود دختر و دیگران گمان کنند لنی قصد اذیت و آزار دختر را داشته است. این حادثه باعث شد آن‌ها مجبور شوند شبانه از شهر فرار کنند.
لنی نمادی از معصومیت و بی‌گناهی در دنیایی خشن است. رفتارهای او نه از روی بدخواهی، بلکه از روی سادگی و ناآگاهی است. با این حال، این معصومیت در تضاد با واقعیت‌های تلخ زندگی او قرار دارد.
جورج اما به‌رغم تظاهر به بی‌حوصلگی نسبت به لنی، عمیقاً به او وابسته است. وقتی جورج رویای مشترکشان را برای لنی تعریف می‌کند:
“ما یه مزرعه خواهیم داشت، خرگوش‌ها رو تو نگه می‌داری و هیچ‌کس نمی‌تونه اون رو ازمون بگیره.”
این امیدواری، تنها چیزی است که لنی را آرام نگه می‌دارد و جورج را به ادامه مسیر وامی‌دارد.
از دیگر شخصیت‌های داستان، “کراک”، که به‌عنوان یک کارگر سیاه‌پوست در شرایطی پر از تبعیض زندگی می‌کند، نمادی از انزوای نژادی است. او در آغل اسب‌ها، جدا از دیگران زندگی می‌کند و در بخشی از داستان می‌گوید:
“منو تو اتاقتون راه نمی‌دید چون من سیاه‌پوستم. خب، منم نمی‌خوام کسی اینجا بیاد.”
این جمله حس تلخی و انزوای اجباری او را آشکار می‌کند.
زن کورلی، که حتی نامی ندارد، تجسم زنانی است که آرزوهایشان در دنیای مردسالار نابود شده است. او می‌گوید:
“فکر می‌کردم می‌تونم یه ستاره بشم. می‌خواستم توی فیلم‌ها باشم.”
اما در عوض، او در محیطی خشن و بی‌محبت اسیر شده و ناخواسته سرنوشت خود را رقم می‌زند.

کابوس در آغل: لحظه‌ای که همه چیز فرو می‌پاشد:
درنهایت محبت‌های کنترل نشده‌ی‌ لنی، اوج تراژیک رمان زمانی اتفاق می‌افتد که زن کورلی، که از تنهایی و بی‌محبتی همسرش رنج می‌برد‌، وارد آغل می‌شود و با لنی هم‌صحبت می‌شود. او متوجه علاقه‌ی‌ لنی به نوازش چیزهای نرم می‌شود و از او می‌خواهد که موهایش را نوازش کند. لنی ابتدا با احتیاط شروع به نوازش می‌کند اما به علت قدرت زیادش موهای زن را محکم می‌کشد. زن کورلی وحشت‌زده فریاد می‌زند و لنی که از صدای او می‌ترسد و نمی‌داند چه باید بکند، دستش را روی دهان زن می‌گذارد تا او را ساکت کند.
لنی: “نه! جیغ نزن… جیغ نزن… نمی‌خواستم اذیتت کنم.”
لنی بدون اینکه متوجه شود قدرت زیادی را به کار می‌برد و گردن زن کورلی را می‌شکند‌ و وقتی متوجه مرگ او می‌شود تنها با وحشت به جنازه خیره می‌شود و از ترس واکنش جورج و نابودی رویای مزرعه‌ی پر از خرگوش پا به فرار می‌گذارد.
جرج به همراه کورلی و باقی کارگران مزرعه به‌دنبال لنی می‌افتد و به نقطه‌ای می‌رسد که مجبور می‌شود دشوارترین تصمیم زندگی‌اش را بگیرد. فرار کردن با لنی یا خلاص کردن او با یک گلوله؟

موش ها و آمد ها از جان اشاتین بک

اشتاین‌بک، از طریق داستان تلخ اما واقع‌گرایانه‌اش، نگاهی عمیق به تنش‌های اجتماعی دوران رکود بزرگ می‌اندازد. او نشان می‌دهد که در دنیایی که تحت فشارهای اقتصادی و اجتماعی است، حتی ساده‌ترین آرزوها نیز در معرض نابودی قرار می‌گیرند. موش‌ها و آدم‌ها اثری است که در آن رویاها و روابط انسانی به‌طور عمیق و ملموس بررسی می‌شوند؛ با استفاده از شخصیت‌هایی چندلایه، نمادگرایی دقیق، و فضاسازی تأثیرگذار، اشتابن‌بک اثری خلق کرده است که همچنان برای خوانندگان امروز جذاب و تفکربرانگیز باقی مانده است. موش در این رمان معنایی نمادین دارد. نماد کارگران زحمت‌کشی که هم‌چون موش در چنگال کارفرمایان اسیر‌اند و از زندگی نکبت‌بار خود ناراضی‌اند. عنوان داستان نیز از یک شعر معروف “رابرت برنز” شاعر و ترانه‌سرای نامی انگلیسی گرفته شده که می‌گوید:
“چه بسیار نقشه‌های موش‌ها و آدم‌ها که نقش بر‌آب است.”

موش‌ها و آدم‌ها اثری است که با هر صفحه‌اش شما را عمیق‌تر درگیر تراژدی‌های زندگی انسان‌ها می‌کند. این رمان، با روایت داستانی ساده اما تأثیرگذار، تصویری از امید، ناامیدی، دوستی، و فداکاری را ارائه می‌دهد که در قلب خواننده می‌نشیند. اگر به داستان‌هایی علاقه دارید که شما را به فکر فرو ببرند، احساسات‌تان را برانگیزند، و شما را با واقعیت‌های پیچیده زندگی روبه‌رو کنند، این رمان برای شماست. با خواندن موش‌ها و آدم‌ها نه‌تنها به سفری در دل دوران سخت رکود بزرگ آمریکا خواهید رفت، بلکه معنای واقعی دوستی و مسئولیت‌پذیری را نیز درک خواهید کرد. این کتاب، اثری است که باید نه‌تنها خوانده بلکه حس و تجربه شود.
حالا نوبت شماست که این شاهکار ادبی را باز کنید و داستان جورج و لنی را از دریچه نگاه خودتان تجربه کنید. شاید شما هم، مانند بسیاری از خوانندگان، جایی در دل‌تان برای آن‌ها باز کنید

نازگل صبوری

نازگل صبوری

َAzHonar

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه: