در مورد فیلم The Sinners

دسته بندی :سینما 31 می 2025 نازگل صبوری

زمان تقریبی مطالعه: 10دقیقه

فیلم the sinners

گناهکاران: رستاخیز وحشت در ژرفای جنوب

«گناهکاران» (Sinners)، اثر تازه‌ی رایان کوگلر، بیش از آن‌که فیلمی ژانری یا ژانرگریز باشد، ورود جسورانه و خلاقانه‌ای است به بطن جنوب عمیق آمریکا در دهه‌ی ۱۹۳۰؛ اثری که از دایره‌ی واژگان سینمایی‌ای غنی بهره می‌برد تا منظره‌ای خیال‌گون، پرهیاهو و در عین حال وهم‌انگیز بیافریند. هرچند ظاهر فیلم از خون و وحشت و موجوداتی همچون خون‌آشام‌ها سرشار است، آن‌چه کوگلر پیش چشم مخاطب می‌گذارد، بیش از هر چیز پرتره‌ای فرهنگی، روان‌شناختی و موسیقایی است که از عمق تاریکی‌های تاریخ آمریکا سربرمی‌آورد.

داستان در دوران سرکوب‌گرانه‌ی جیم کرو شکل می‌گیرد و بر دو برادر دوقلو تمرکز دارد ـ اسموک و استک ـ که هر دو را مایکل بی. جردن با مهارتی دوچندان بازی می‌کند. این دو، پس از سال‌ها اقامت در شیکاگو، با سود حاصل از کار و تلاش خود به زادگاهشان در دلتای می‌سی‌سی‌پی بازمی‌گردند تا رویای استقلال را در قالب راه‌اندازی یک میکده (juke joint) محقق کنند؛ رویایی که به‌زودی رنگ کابوس به خود می‌گیرد.

فیلم از دل فضای رئالیستی آغاز می‌شود و سامی ـ نوازنده‌ی جوان بلوز با گیتاری مرموز ـ را به صحنه می‌آورد. گیتاری که گویی از دل افسانه‌های فولکلور آمریکایی، با الهام از روایت‌هایی درباره‌ی رابرت جانسون، در خود اهریمنان را جای داده است. سامی، پسر یک کشیش، به‌سرعت در فضای پرشور و وسوسه‌برانگیز دوقلوها جذب می‌شود؛ دنیایی که موسیقی، مذهب، گناه و اشتیاق، مرزهای واقعیت را درمی‌نوردند.

فیلم در فضایی فرهنگی و آیینی سیر می‌کند که ریشه در سنت‌های آفریقایی، افسانه‌های ایرلندی و باورهای بومی چاکتاوی دارد. کوگلر این عناصر را با تیزبینی بصری شگرفی در هم می‌تند، تا «گناهکاران» نه صرفاً فیلمی ترسناک، بلکه آیینی تصویری باشد؛ آئینی برای یادآوری ارواح سرکوب‌شده‌ی تاریخ، موسیقی و مقاومت.

رابطه‌های عاشقانه‌ی برادران با زنان گذشته‌شان، از جمله مری و آنی، و اشتیاق سامی به پرلاین، همگی بر بستری از خاطره، شکست، جست‌وجوی معنا و مواجهه با زخم‌های عمیق هویتی بنا شده‌اند. در کنار این، فضاهای موزیکال فیلم ـ که گاه در آسیاب متروکه‌ای به شکل اجراهای سوررئال درمی‌آیند ـ یادآور کاباره‌ای فرازمانی هستند، جایی که دی‌جی‌های نابهنگام، رقصندگان آفریقایی و اشباح میکده به هم می‌پیوندند.

فیلم The Sinners

مایکل بی. جردن، که همواره حضورش در آثار کوگلر چشمگیر بوده، این‌بار دو شخصیت خلق می‌کند که با وجود پیوندهای ژنتیکی، تضادهای بنیادینی دارند. استک صلب و بی‌ملاحظه است، در حالی‌که اسموک درونی‌تر، تأملی‌تر و آسیب‌پذیرتر است. آن‌ها دو سوی یک سکه‌اند: برادرانی که تاریخ مشترک‌شان در نبردی درونی، بیرونی می‌شود.

اما عنصر محوری فیلم، خون‌آشامی است به‌نام رمیک ـ با بازی حیرت‌انگیز جک اوکانل ـ که با دقتی فلسفی، به قربانیان خود وعده‌ی آینده‌ای بی‌مرگ را می‌دهد. آینده‌ای که در آن، مرز میان آزادی و تسلیم، میان رؤیا و فریب، در هاله‌ای از تاریکی فرومی‌رود. رمیک و پیروانش همچون تمثیلی از نیروهای اغواگر و استعماری، در پی آن‌اند که خواست استقلال و خودمختاری برادران را به بند کشند. او از همان ابتدا می‌داند که پول و تلاش کافی نیست؛ که آزادی در میانه‌ی شب‌های جنوب، بهایی خونین می‌طلبد.

در این میان، کوگلر ثابت می‌کند که استاد دگرگونی ژانرهاست. پس از موفقیت چشمگیرش در بازآفرینی «راکی» با «کرید»، و خلق دنیای عدالت‌طلبانه و پرشکوه «پلنگ سیاه» در دل سینمای ابرقهرمانی، این‌بار وحشت را نه ابزاری صرفاً سرگرم‌کننده، بلکه بستری برای مواجهه با حقیقتی تلخ و فراموش‌شده می‌سازد. ژانر وحشت، با آزادی فرمی‌اش، امکان می‌دهد تا کوگلر از تمام پالت سینمایی‌اش استفاده کند؛ از «ناله مار سیاه» کریگ بروئر تا «نزدیک تاریکی» کاترین بیگلو؛ از فولکلور وحشت تا موسیقی جادو.

در بطن این کابوس سوزان، یکی از جنبه‌های درخشان فیلم، بهره‌گیری از موسیقی به‌عنوان نیروی محرکه‌ی روایت است؛ نه صرفاً به‌عنوان پس‌زمینه، بلکه به‌مثابه زبان دوم فیلم. کوگلر، با وسواس شنیداری کم‌نظیر، از نغمه‌های بلوز، گاسپل، و حتی قطعات تجربی، بهره می‌گیرد تا مرز میان مقدس و ممنوع، میان زمزمه‌ی دعا و ضجه‌ی گناه را درنوردد. موسیقی در «گناهکاران» همچون تعویذی است، هم شفابخش و هم تسخیرکننده؛ صدایی که هم می‌کشد و هم نجات می‌دهد. سامی، در میانه‌ی این دوگانگی، خود بدل به پیام‌آوری می‌شود که نوای گیتارش افسون‌گرتر از هر موعظه‌ای است.

از سویی دیگر، آن‌چه فیلم را از دام اغراق و افسانه‌پردازی تهی می‌سازد، ریشه‌های عمیق اجتماعی و تاریخی آن است. «گناهکاران» از خون‌آشامان برای فرار از واقعیت استفاده نمی‌کند؛ بلکه از آن‌ها بهره می‌گیرد تا نشان دهد چگونه ساختارهای قدرت، استعمار، و نژادپرستی می‌توانند چهره‌ای جاودانه و اغواگر به خود بگیرند. رمیک و پیروانش، در ظاهر جاودانه‌اند، اما در حقیقت، در چرخه‌ای بی‌پایان از بردگی و تکرار اسیر مانده‌اند. و شاید، کوگلر با بی‌رحمی شاعرانه‌ای می‌پرسد: آیا نجات از این چرخه ممکن است؟ یا تنها با آتش و مرگ می‌توان چراغی در دل شب روشن کرد؟

 

و در نهایت، «گناهکاران» فیلمی است که با شما باقی می‌ماند؛ نه فقط به سبب صحنه‌های خون‌آلود یا شخصیت‌های کاریزماتیکش، بلکه به سبب پرسش‌هایی که طرح می‌کند. درباره‌ی آزادی، هویت، موسیقی، ایمان، و مرزهای انسان بودن. پس اگر صدای خون را شنیدید، اگر موسیقی شما را تکان داد، بمانید تا تیتراژ پایانی. بگذارید کوگلر حرف آخرش را در گوش شما زمزمه کند.

نازگل صبوری
نازگل صبوری

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه: