نقد انیمیشن در سایه سرو

دسته بندی :سینما 19 آوریل 2025 نازگل صبوری
نقد انیمیشن در سایه سرو

در سایه سرو

«اندوه گذشته، از زخم‌های تن سنگین‌تر است. هیچ‌چیز به اندازه‌ی خاطره‌ای که نمی‌گذارد رها شوی، انسان را فرسوده نمی‌کند.»
ــ داستایفسکی، یادداشت‌های زیرزمینی.

 

 

 

در سایه‌ی رنج و سوگ
در سالی که سینمای انیمیشن بیش از پیش در جهان جدی گرفته شد، “حسین ملایمی” و “شیرین سوهانی” با بیست دقیقه‌ سکوت، در دل مخاطبان سراسر جهان ریشه دواندند. انیمیشن کوتاه “در سایه‌ی سرو” برنده‌ی جایزه‌ی اسکار ۲۰۲۵، روایتی شاعرانه و ماندگار از رنج‌هایی‌ست که نه فرومی‌نشینند و نه فراموش می‌شوند، نه فریاد می‌شوند و نه درمان. رنج‌هایی که در جان ته‌نشین می‌شوند و با هر تکان، آدمی را، زندگی را، جهان را به آشوب می‌کشانند. چیزی که “در سایه‌ی سرو” را فراتر از درخشش بین‌المللی‌اش قرار می‌دهد، پرداختن به بازنمایی همین رنج‌های ناگفته‌ی انسان است: سوگ، عشق، جنگ، PTSD، خاطرات، رهایی و پذیرش تمام آن‌ها.


ناخدا و دریا
“در سایه‌ی سرو” روایت ناخدای سوگواری‌ست که سال‌ها پس از از دست دادن همسرش در جنگ، با داغ و درد به جا مانده از آن در جزیره‌ای دور افتاده با دخترش زندگی می‌کند. ناخدا با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و سایه‌ی خاطرات تلخ گذشته، به‌ویژه حادثه‌ی مرگ همسرش، در واکنش‌های ناخودآگاه‌ و روابط دشوارش با دخترش نشان داده می‌شود. دختر ناخدا که به‌نظر می‌رسد از تلاش برای نجات پدر و پس زده شدن از سمت او خسته شده، تصمیم به ترک خانه و ناخدا می‌گیرد و درست در لحظه‌ی رهایی، نهنگ به گِل نشسته‌ای همه چیز را به هم می‌زند‌.

ترومای جنگ، زبان انیمیشن؛ ناخدا در آبی فروپاشی
شخصیت ناخدا با تمام تضادهایش، میان فروپاشی و حیات، در طیفی از رنگ و سکوت به‌خوبی تصویر شده است؛ از همان قاب نخست و شکستن تنگ ماهی تا واپسین پلان و رهایی در آبی بی‌کران دریا. انیمیشن، با ظرافتی مثال‌زدنی، درون‌مایه‌ی اختلال استرس پس از سانحه را نه با کلمات، که با نشانه‌ها، صداها و رنگ‌ها منتقل می‌کند.
وقتی حمله‌ی خاطرات آغاز می‌شود، رنگ چهره‌ی ناخدا به آبی سردی تغییر می‌کند؛ رنگی که در تضاد با آرامش معمول دریاست و بیشتر به معناهای عمیق‌تری چون ترس، اندوه، و درون‌پاشی اشاره دارد. خانه‌ی ساحلی ناخدا، سرشار از چیزهای شکسته و رهاشده است: گلدانی شکسته، آینه‌ای ترک‌خورده، دار قالی نیمه‌کاره، و تلویزیونی خاموش. اما در لنج، که انگار تنها پناه امن باقی‌مانده برای اوست، او تقلا می‌کند زندگی را با وسواس زنده نگه دارد؛ گل‌ها را آب می‌دهد، رادیو را روشن می‌کند، قاب عکس‌ها را تمیز می‌کند، و حتی دیوارهای آسیب‌دیده‌ی لنج را رنگ می‌زند. اما حتی این‌جا هم خاطرات تلخ رهایش نمی‌کنند. دسته‌ای مرغ دریایی که در آسمان پرواز می‌کنند، ناگهان به هواپیماهای جنگی بدل می‌شوند، و آشوب در ذهن ناخدا شعله می‌کشد. حتی سکانسی که مرغ دریایی روی دیوار تازه‌رنگ‌شده ردی می‌اندازد، اشاره‌ای تلخ است به این‌که گذشته، حتی وقتی به‌ظاهر فراموش شده، جای پای خودش را می‌گذارد.
روایت بصری انیمیشن در نقطه‌هایی شاعرانه و خیال‌گونه می‌شود. وقتی دختر تصمیم به ترک ناخدا می‌گیرد، پدر به چیزی شبیه هاله‌ای نوری ــ شاید پَر یا بخار یا سایه‌ای مه‌آلودــ درمی‌آید و او را در آغوش می‌گیرد، نشانی از پیوندی نادیدنی و هنوز زنده که در لحظه‌ی رفتن، تردید را به جان دختر می‌اندازد. این استعاره‌ی بصری در دو سکانس دیگر هم تکرار می‌شود: یکی وقتی دختر از پدر ناامید می‌شود و سایه‌ی پدر در پشت سرش او را ذوب می‌کند، و دیگری وقتی پدر از خود بی‌خود می‌شود و به نهنگ حمله می‌کند، دختر او را هل می‌دهد و ناخدا به هزار تکه خرد می‌شود.
تصویر ذهنی ناخدا هنگام حمله، با ماهی‌های مرده، خون، مغز متلاشی‌شده، صدای جیغ و خش خش رادیو، تصویری از فروپاشی کامل روانی‌ست؛ جنگ، نه در بیرون، که درون انسان ادامه دارد.
نهنگ به گل‌نشسته، بیش از آن‌که یک حیوان باشد، استعاره‌ای‌ست از زخمی‌که التیام نیافته است، خاطره‌ای که به رهایی نیاز دارد. لنج، محل حادثه و درد، پناهگاه ناخدا شده بود؛ گویی راه نجات، نه فرار از خاطره، که پناه بردن به همان خاطره‌هاست.
ناخدا در لحظه‌ای از اوج آشفتگی روانی، نهنگ را نه به‌عنوان موجودی نیازمند کمک، که چون تهدیدی برای دخترش می‌بیند. در ذهن او، نهنگ بدل به تجسمی از رنج، خاطرات و ترومای سرکوب‌شده‌اش شده است؛ رنجی که نه‌تنها خودش را می‌فرساید، بلکه حالا می‌تواند دخترش را هم زخمی کند. ناخدا که در ابتدا می‌کوشد با خشونت نهنگ را دور کند، به ناگاه درمی‌یابد که آسیبِ واقعی، از جانب خودِ اوست؛ این اوست که در آستانه‌ی نابود کردن دخترش ایستاده. پس تصمیم به رهایی می‌گیرد؛ نهنگ را با طنابی به لنج، به خاطرات، به خودِ زخمی‌اش می‌بندد و با سوراخ کردن بدنه‌ی‌ لنج، همه چیز را به دست دریا می‌سپارد. رهایی از خاطرات، نجات دختر، و در نهایت، پذیرش فروپاشی خود

جایی برای رهایی نیست، مگر در خود خاطره
فراتر از روایت و تصویر، آن‌چه این اثر را به شخصه برای خود من دل‌نشین می‌کند، فضایی‌ست آشنا و ملموس؛ خانه‌ای ساده کنار دریا، با قالی گل‌دار، بخاری نفتی، دار قالی نیمه‌کاره، سکوتی که از دیوارها می‌بارد و تمام احساساتی که هر کدام از ما به نوعی با آن درگیریم. همین نشانه‌ها، همین جزئیاتِ ایرانی و جنوبی، حتی در دل انیمیشنی جهانی، پیوندی عاطفی میان مخاطب و جهان اثر برقرار می‌کنند.
موسیقی متن، فارغ از تصویر، نقش مهمی در انتقال حس ایفا می‌کند. نه برای آن‌که احساسات خاصی را به ما تحمیل کند، برای آن‌که تنها مجرایی باشد برای عبور آن احساسات. هر مخاطب، بسته به تجربه و حافظه‌ی خودش، چیزی از آن درمی‌یابد. همان‌طور که حسین ملایمی گفته: “هدف ما نه انتقال پیام، بلکه بیان احساسات بود.” و چه خوب که این هدف، با دقت، شاعرانگی و صداقت به ثمر نشست.
اسکار این اثر، با تمام آن‌چه می‌دانیم بر سر یک اثر ایرانی می‌آید تا دیده شود، شاید کم‌ترین حق آن باشد. برای همین است که حواشی پیرامون جایزه، بیش از آن‌که جنجالی باشند، تلخ بودند. تلخ از این بابت که یک‌بار دیگر، به جای اصل ماجرا، درگیر صدای بلند حاشیه‌ها شدیم و به‌جای تحسین هنر، از راه‌های بی‌راه گفتیم.
اگر هنوز این انیمیشن را ندیده‌اید، بی‌هیچ پیش‌زمینه‌ای تماشایش کنید. بی‌دفاع در برابر تصویر و صدا، خودتان را به دست آن بسپارید. شاید در میان سکوت، رنگ، صدا و سایه، چیزی از خودتان را هم بیابید.

 


«خاطره، همان چیزی‌ست که با رفتنِ آدم‌ها نمی‌میرد، با ماندنِ آدم‌ها نمی‌گذرد، و با فراموشی، تنها پوست عوض می‌کند.»
ــ عباس معروفی، سمفونی مردگان

نازگل صبوری
نازگل صبوری

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه: