نقد سریال پنگوئن (Penguin) 2024
این کمی بیشتر از یک کمیک سرگرمکننده است.
تنظیمات سناریو «پنگوئن» ساده است. پس از ویرانیهای مرموز در گاتهام و مرگ کارمین فالکونه، زندگی اهالی گاتهام در حال سقوط است. اوز، با لباس چاقی فارل و لهجهای که شبیه رئیس گانگسترهاست، فرصتی میبیند تا خود را به عنوان قدرتمندترین مرد در دنیای زیرزمینی گاتهام معرفی کند.سوفیا فالکونه (کریستین میلیوتی)، دختر کارمین، وارد داستان میشود. او یک قاتل زنجیرهای است که به تازگی از آرکهام آزاد شده، جایی که به خاطر نحوه کشتن قربانیانش با دار، به «دارزن» معروف شده بود. او میخواهد آنچه از خانواده فالکونه باقی مانده را نجات دهد و در عوض خود را در رأس فعالیتهای جنایی شهر قرار دهد.نمیتوانم به اندازه کافی دربارهی شگفتانگیزی میلیوتی در «پنگوئن» صحبت کنم. او بهطور قطع بزرگترین نقطه قوت این نمایش است و حتی از عملکرد عالی فارل نیز پیشی میگیرد. او مکار، دیوانه و خشن است، در حالی که بیشتر زمانش را در نمایش با چشمان سرد و فولادیش تمایلات گرافیکیاش را پنهان میکند. خشم زیر سطحی وجود دارد که بازیگر به خوبی آن را به نمایش میگذارد و نمیتوان انتظار داشت که چه زمانی این سد شکسته شود و همه چیز به هم بریزد.

این چیزی است که در اینجا اتفاق میافتد. صرف نظر از اینکه در هر لحظه چه کسی به چه کسی اعتماد دارد—که این موضوع در طول سریال به طور مکرر تغییر میکند—از همان ابتدا به وضوح مشخص است که هیچکدام از این وضعیتها به خوبی برای هیچکس پایان نخواهد یافت. مبارزه برای قدرت در گاتهام همچنین شامل رقبای اصلی خانواده فالکونه، یعنی مارونیها میشود. آن خانواده، به رهبری سالواتوره زندانی کلنسی براون، همچنین خلأ قدرتی را که پس از مرگ کارمین فالکونه به وجود آمده، فرصتی برای دستیابی به برتری خود میبیند. گفتن بیشتر از این ممکن است اسپویل باشد، اما مشابه با «بتمن»، بازیگران مکمل بهترین چیزی را که دارند ارائه میدهند. تصویرسازی براون از سال، اغلب مطالعهای در خشم خاموش و دستکاری است، در حالی که همسرش نادیا (شهره آغداشلو) بیشتر درباره نفرتش از اوز، فالکونهها و هر کسی که در راه خانوادهاش قرار بگیرد، صریح است. در لحظاتی که این دو بر روی صفحه نمایش مشترک دارند، جذابیت خاصی دارند. در واقع، آنها انسانهای بسیار مشابهی هستند—حریص برای قدرت و انتقام، آماده برای انجام هر کاری که نیاز باشد. با این حال، دیدن اینکه پدر خانواده کسی است که بیشتر تحت فشار برای پنهان کردن احساساتش قرار دارد، در حالی که مادر خانواده هیچ ابایی ندارد از اینکه بگوید چقدر او را میخواهد به خاطر ایستادن در راهش نابود کند، تازگی دارد.
اوکانل، که قبلاً نقش مادر فگی نلسون را در «دردویل» نتفلیکس بازی کرده بود، در این نقش به طرز عذابآوری زیبایی دارد. با کاهش سلامت روانی و جسمی او و رفت و آمدش بین حالتهای روشنفکری، ما تأثیر این وضعیت را بر او و سردرگمیای که به همراه دارد، میبینیم. او بیشتر اوقات نمیفهمد چه اتفاقی در حال وقوع است و وقتی هم که میفهمد، یا تحت تأثیر بیرحمی پسرش قرار میگیرد یا سعی میکند او را بیشتر تحت فشار قرار دهد.به وضوح یک مشکل عمیقتر بین آنها وجود دارد که باید بررسی شود، اما تمرکز اوز بر دادن هر آنچه مادرش میتواند بخواهد، حتی زمانی که به نقطهای رسیده که گاهی او را نمیشناسد، دلخراش است. این همچنین کمی توضیح میدهد که چرا پنگوئن یک جوان، وینسنت (رهنزی فلیز)، را زیر بال خود میگیرد. او این جوان را که هیچ ارتباطی با خانوادههای جنایتکار ندارد، به عنوان کسی میبیند که میتواند او را به دست راست کاملی تبدیل کند، چه در کمک به مراقبت از فرانسیس و چه در انجام هر گونه کار غیرقانونی ساده برای آرام آرام وارد کردن این جوان به زندگی جنایی.و این نوع داستانها تقریباً غیرممکن است که در فیلمی مانند «بتمن» روایت شوند. این داستانها برای داستانسرایی بلندمدت مانند این ساخته شدهاند.

از نظر سرعت، سریال penguin کند است، اما از نظر اکشن کمبودی ندارد. «پنگوئن» به طور کامل به هویت HBO خود پایبند است، بنابراین انتظار داشته باشید که شاهد خشونت زیادی، برخی صحنههای بسیار آزاردهنده و (البته) فحشهای رکیک باشید. من این موضوع را مطرح میکنم زیرا به نسبت، نمایشهای MCU استودیوهای مارول در دیزنی+ هنوز از انعطافپذیری خارج از اکرانهای سینمایی بهرهبرداری نکردهاند. در حالی که «اکو» اولین نمایش تلویزیونی با رده سنی TV-MA مارول بود، این رده به سختی توجیهپذیر بود و به عنوان یک ترفند بازاریابی استفاده شد تا اینکه نمایش را با غوطهوری در هسته آن نزدیک کند. در مقابل، «پنگوئن» دارای دیالوگهای واقعگرایانه است که تأکید میکند (دوباره) ما در حال تماشای نمایشی درباره شرورها هستیم. آزادی برای بردن این فرانچایز فراتر از محدودیتهای سنی، بدون هدف قرار دادن جاهطلبیهای بلاکباستری اثر اصلی خود، واقعاً قابل تحسین است و نوید خوبی برای آینده برنامههای دیسی میدهد. اگرچه این نمایش به دنیای دیسی گان متصل نیست، او نیز تمایل مشابهی برای رهایی از محدودیتهای PG-13 رسانههای معاصر با «پیسمیکر» نشان داده است.از نظر لحن، «پنگوئن» به طرز فوقالعادهای در دنیای ریوز جا میشود. هیچ لحظهای از تردید وجود نداشت که این نمایش به طور معناداری به «بتمن» متصل است. شخصیتپردازی اضافی گاتهام به عنوان یک مرکز فساد از همان قسمت اول واضح است که در آن، پس از رویدادهای فیلم، شهر به جهنمی بیقانون تبدیل شده است. با کشیده شدن خدمات اضطراری پس از انفجارهای معماگر (پل دانو)، بازار فریب و جرم به سرعت شکل میگیرد. یک صحنه در یک قسمت نشان میدهد که کاب از کامیونهای FEMA به عنوان پوشش برای انجام برخی اعمال شوم استفاده میکند که من آن را نشانهای از نبوغ میدانم – کاملاً منطقی است که کسی با هوش خیابانی از چنین وضعیتی بهرهبرداری کند. لحظات کوچک مانند این نشان میدهد که این نمایش چقدر خوب طراحی شده است. این را نگیرید که نمایش نیاز دارد شما دانش عمیقی از «بتمن» داشته باشید؛ رویدادهای آن فیلم بیشتر به عنوان پسزمینه وجود دارند؛ اما من این را ذکر میکنم زیرا سطح فوقالعادهای از دقت در ایجاد این سری خاص وجود دارد و صعود اوز به قدرت در میان یک خلأ قدرت را نشان میدهد.
مطالب زیر را حتما بخوانید:
تمامی اطلاعات شما نزد ما با بسیار بالا محفوظ خواهد بود.
مزایای عضویت در سیگما:
- ● دسترسی به فایل های دانلودی
- ● اعتبار هدیه به ارزش 50 هزار تومان
- ● دسترسی آسان به آپدیت محصولات
- ● دریافت پشتیبانی برای محصولات
- ● بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران
نوشتههای تازه
آخرین دیدگاهها
- مدی در من جای مردگان بسیاری زیستهام – نازگل صبوری
- آدم بزرگا مشغول صبحتن: درمورد آلبوم The new abnormal از the Strokes - از هنر در آلبوم Luck and Strange از دیوید گیلمور + شنیدن تمام آلبوم
- نقد انیمیشن inside out (2) - از هنر در نقد سریال Bojack.Horseman
- درمورد تد هیوز; همسر سیلویا پلات - از هنر در کلماتی درمورد سیلوی پلات و دیوانگی
دسته بندی مطالب
- ادبیات (9)
- دستهبندی نشده (2)
- سینما (30)
- موسیقی (4)
- نقاشی (12)
قوانین ارسال دیدگاه در سایت