نقد فیلم Anatomy of a Fall

دسته بندی :سینما 4 دسامبر 2024 َAzHonar

آناتومی یک سقوط، فیلمی به کارگردانی و نویسندگی “ژاستین‌‌ تریه”، از آثار برجسته و متفاوت سینمای ۲۰۲۳ فرانسه است، که در جشنواره‌ی کن همان سال موفق به دریافت جایزه‌ی نخل طلا شد؛ اگرچه در تصمیمی عجیب و بحث‌برانگیز به عنوان نماینده‌ی فرانسه به اسکار معرفی نگردید. این اثر با ترکیب درام روانشناختی و قضائی، به خوبی توانسته است پرسش‌های فلسفی و اخلاقی پیچیده‌ای را در باب حقیقت، گناه، عدالت و تصمیم‌گیری مطرح کند. تمرکز فیلم بر ماجرای مرگی مشکوک است که دادگاه تشکیل شده برای رسیدن به پاسخ سوال خودکشی یا قتل؟ روند اتفاقات فیلم را رقم می‌زند و تماشاگران را به عمق روانشناسی و پیچیدگی‌های هر یک از شخصیت‌ها می‌کشاند.

نقد فیلم Anatomy of a Fall

“ساندرا” (با بازی ساندرا هولر‌) نویسنده‌ی سرشناس آلمانی‌ست که به همراه همسرش “سموئل” و پسر یازده ساله‌شان‌ “دنیل” در منطقه‌ای کوهستانی و برفی دور از انظار زندگی می‌کنند. طی حادثه‌ای، جسد سموئل در پایین کلبه‌ی ییلاقی آنها در برف پیدا می‌شود؛ در حالی که به‌نظر می‌رسد از ارتفاعی سقوط کرده است. تنها شاهد حاضر در خانه، ساندرا، به عنوان مظنون اصلی به دادگاه معرفی می‌شود. اما آنچه شما در ادامه‌ی فیلم شاهد آن خواهید بود، تنها سکانس‌هایی از یک دادگاه جنایی نخواهد بود؛ تریه با هوشمندی، جزئیات مختلف را آرام‌آرام و از طریق مستندات قضائی، بازجویی‌ها، اظهارات متهم و خاطرات شخصیت‌ها وارد داستان می‌کند. این کار در کنار روند تدریجی افشای حقیقت، حس تعلیق و البته عدم قطعیت را در تماشاگر ایجاد می‌کند. ساختار غیرخطی فیلم به مخاطب این امکان را می‌دهد که حقیقت را به تدریج کشف کند، و در عین حال، در پیچیدگی‌های روابط شخصیت‌ها، به‌ویژه رابطه‌ی پرتنش و چندلایه‌ی ساندرا و همسرش، غرق شود و شاهد چیزی فراتر از صرفا یک روایت پلیسی و جرم‌شناسانه باشد.

بررسی کارکترهای فیلم

ساندرا در جایگاه یک زن، مادر، همسر و متهم:
ساندرا، به عنوان یک زن متهم به قتل همسرش، نه تنها در دادگاه بلکه در دنیای درونی‌اش نیز تحت فشار است. در تمام طول مدت فیلم، حتی پیش از حادثه‌ی مرگ همسرش و پس از رای دادگاه و تبرئه شدنش‌، او را در حال مجادله‌ای درونی می‌بینیم. ساندرا چیزی را تحمل می‌کند و سعی در حفظ چیزی دارد؛ حفظ حرمت خود، رابطه‌اش با فرزندش و یا خاطرات و تصویری کهنه که از همسرش دارد. از نخستین سکانس وقتی طی گفتگویی با مصاحبه‌گر درباره‌ی‌ حقیقی یا خیالی بودن داستان‌هایش، صدای سرسام‌آور موسیقی پخش شده توسط سموئل از طبقه‌ی بالا تمرکز مصاحبه را به هم می‌ریزد‌ و ما از همین ابتدا با بازی فوق‌العاده‌ی هولر آن اضطراب درونی ساندرا را احساس می‌کنیم. همانطور که پس از پیروزی در دادگاه در عین اینکه اظهار شادی می‌کند؛ همچنان فروپاشیده است. 
ساندرا در رابطه با پسر کم‌بینای خود آرام‌تر به نظر می‌رسد. عشق بی‌قید‌و‌شرط او به فرزندش تضادی زیبا با تصویری که دادگاه از او ارائه می‌دهد، ایجاد می‌کند. گاه با تغییر روایت‌ها سعی در دور نگاه داشتن دنیل از از آسیب‌های روحی احتمالی و البته تغییر تصورش از مادرش دارد.
مسئله‌ی زبان نیز چالش دیگری برای ساندراست. او زنی آلمانی‌ست که در زادگاه همسر فرانسوی‌اش زندگی می‌کند و برای ارتباط در خانه پلی میان تفاوت زبانی‌شان کشیده است و به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند. در سکانس مشاجره‌ی ساندرا و همسرش، به این مسئله از جانب سموئل اشاره می‌شود و از آن تحت عنوان تحمیل زبانی یاد می‌کند. این درحالی است که مخاطب در سکانس‌های دادگاه که ساندرا مجبور به فرانسوی حرف زدن است، به وضوح شاهد ناتوانی او در ابراز خود و حقیقت ماجراست و در انتخاب کلمات مناسب برای رساندن مقصودش از وکیل خود کمک می‌خواهد‌. این امر به خوبی نشان می‌دهد که چگونه کلمات می‌توانند حقیقت یک ماجرا را بازتعریف کنند.
موفقیت‌های او در دنیای حرفه‌ای نویسندگی در تضاد با حس ناامنی و ضعف همسرش قرار گرفته است که همین باعث ایجاد تنش‌هایی در رابطه‌ی آنها شده است. سموئل از اینکه در سایه‌ی‌ موفقیت‌های همسرش قرار گرفته است رنج می‌برد به‌ویژه به این سبب که آن موفقیت را سهم خود می‌داند از آنجایی‌ که ایده‌ی رمان موفق ساندرا برای سموئل بوده است.
شخصیت ساندرا تضاد‌های بسیاری نیز دارد که شخصیت او را انسانی‌تر و باورپذیر‌تر می‌کند. لحظاتی در دادگاه وجود دارد که احساس گناه و پشیمانی در نگاه و لحن او دیده می‌شود ولی همچنان از خودش دفاع می‌کند. گاهی عامدا از ارائه‌ی اطلاعات کامل خودداری می‌کند و مخاطب را میان بی‌گناهی و گناهکار بودن خود مشکوک می‌سازد. نظریه‌ی مطرح شده که ساندرا در حقیقت ماجراهای زندگی‌اش را در قالب رمان درآورده است نیز می‌تواند قابل تامل باشد.
ساندرا در رمانی که طرح خام و ابتدایی آن را از همسرش گرفته است و یا طبق برداشت خود سموئل آن را چپاول کرده است، از ایده‌ی کشتن همسرش می‌گوید و همین مسئله قاتل بودن آن را در دادگاه پررنگ‌تر می‌کند؛ شاید هم تنها به این خاطر که موضوع به قتل رسیدن یک مرد توسط همسر نویسنده‌اش، بسیار جالب‌تر از خودکشی یک معلم است؛ همانطور که منتقد تلویزیونی در فیلم به آن اشاره کرد.

نقد فیلم Anatomy of a Fall

معصومیتی در میانه‌ی جنگ‌ها:

دنیل که نمادی از معصومیت و صداقت کودکانه است بین حقیقت و عشق به والدینش قرار داده می‌شود. دنیل به سبب کم‌بینایی‌اش به سایر حس‌ها از جمله حس شنیداری، حس ششم و درک عاطفی‌اش متکی شده است. او گاهی بیش از آنچه والدینش انتظار دارند، متوجه تنش‌ها و پیچدگی‌های رابطه آنها می‌شود. این کودک دچار احساس گناهی شده است که ناشی از نقشی‌ست که گمان می‌کند در روشن شدن ماجرا بر عهده‌اش قرار گرفته است. او با گفت‌و‌گوها و واکنش‌هایش، به مخاطب سرنخ‌هایی‌ درباره‌ی‌ وضعیت والدینش و حقایقی که بزرگ‌تر‌ها سعی در پنهان‌ کردنش دارند، می‌دهد. دنیل به عنوان شاهد اصلی در آخرین جلسه‌ی دادگاه حضور می‌یابد درحالی که مسئولیت نجات مادر بر شانه‌های اوست. اضطراب او از جدایی و از دست دادن والدینش به وضوح پیداست؛ عاشق آنهاست و گاهی از آنها خشمگین است و در نهایت نمی‌توان با اطمینان از صحت شهادت نهایی او چیزی گفت؛ همانطور که دیدیم چگونه چندین بار تا رسیدن به دادگاه شهادت‌هایش را تغییر داد.
آنچه روشن است این است که دنیل نماد نسلی‌ست که قربانی تنش‌ها و درگیری‌های خانواده و جامعه شده است و کم‌بینایی او نیز می‌تواند استعاره‌ای از عدم توانایی حقیقت از سوی مخاطب تلقی شود.

نقد فیلم آناتومی یک سقوط

اسنوپ‌؛ شاهد بی‌کلام حقیقت

سگ خانواده، یکی از عناصر کلیدی فیلم است که نه تنها در پیشبرد داستان نقشی مهم ایفا می‌کند، بلکه لایه‌های عمیقی از تم‌های فیلم مانند اعتماد و وابستگی را به نمایش می‌گذارد. او نه قضاوت می‌کند و نه طرفی را انتخاب می‌کند و تنها حضوری بی‌آلایش دارد. سکوت و بی‌زبانی او و همچنین تصویر‌هایی که از چهره‌ و رفتار‌های او در برخی سکانس‌ها نشان داده می‌شود، این احتمال را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند که شاید او تنها شاهد مستقیم حادثه سقوط سموئل بوده است. همانطور که در ابتدایی‌ترین سکانس فیلم قبل از اینکه تصویری نشان داده شود، ما صدای قدم‌های‌ اسنوپ را می‌شنویم و پس از یک توپ که از پله‌ها‌ سقوط می‌کند و اسنوپ در پی آن است و همچین دیالوگی که توسط مصاحبه‌گر گفته می‌شود: «صبر کن! ضبط نمی‌شد.» تمامی این‌ها‌ را می‌توان استعاره‌ای برای احتمالی که گفته شد در نظر گرفت.

 صحنه‌های دادگاه بسیار طبیعی و به دور از کلیشه‌های هالیوودی طراحی شده‌اند. سردرگمی زاویه‌ی فیلمبرداری درست مثل چشم‌های مخاطب میان اعضای دادگاه در رفت‌و‌آمد است. فیلمبرداری مینیمالیستی و استفاده از قاب‌بندی‌های ساده، محیط‌های واقعی و نورپردازی طبیعی حس مستندگونه‌ای به فیلم داده است. انتخاب هوشمندانه‌ی بازیگران و البته کارگردانی صحیح، سکانس‌ها و شخصیت‌ها را بسیار باورپذیر کرده است. احتمالا شما هم بیش از اینکه در جستجوی قاتل باشید، در سکانس‌های دادگاه به دنبال راهی برای ساکت کردن دادستان می‌گردید‌؛ درحالی که او تنها سعی در انجام وظیفه‌اش دارد. بازیگر نوجوان فیلم نیز در سکانس خوراندن آسپرین به سگ‌شان برای کشف حقیقت اکت فوق‌العاده‌ای دارد و در عالی بودن هولر نیز که شکی نیست.
فیلنامه‌ی آناتومی یک سقوط به وضوح مرز‌های حقیقت و دروغ را به چالش می‌کشد‌. در اینجا، حقایق نه به عنوان امری مطلق، بلکه به عنوان روایت‌هایی از دیدگاه‌های مختلف ارائه می‌شود. این معلق نگه داشتن مخاطب میان واقعیت و تردید عمدی‌ است که با مهارت بالایی ایجاد شده است. هیچگاه نمی‌توان با اطمینان از بی‌گناه بودن و گناهکار بودن ساندرا گفت. البته اگرچه ابهام در روایت از نقاط قوت فیلم است، اما پایان تقریبا باز آن ممکن است برای برخی رضایت‌بخش نباشد. چون اگر در پایان ساندرا را بی‌گناه تصور کنیم، داستان بسیار ساده و معمولی‌ست، و اگر گناهکار بدانیم، سوال‌های‌ بی‌پاسخ بسیاری در ذهن مخاطب‌ باقی می‌ماند. پس همان بهتر است که تصور کنید درگیر و شاهد یک ماجرای مرموز شده‌اید‌ که در خلال آن به حقایقی بسیار مهم‌تر از یافتن قاتل احتمالی دست پیدا خواهید کرد؛ واکاوی بی‌رحمانه‌ی روابط زناشویی، نقش کودکان در موقعیت‌های بحرانی، چالش‌های زندگی زنان چندوجهی و در نهایت پاسخ به این سوال که آیا اصلا حقیقتی وجود دارد؟ یا آنچه را که ما حقیقت می‌نامیم صرفا نسخه‌ای از داستان است که ترجیح می‌دهیم‌ باور کنیم؟
این فیلم بازتابی از زندگی واقعی است که از مخاطب خود می‌خواهد قضاوت را کنار بگذارد و با نگاهی چندبعدی به جهان اطراف خود بنگرد؛ جهانی که در آن پاسخ‌های قطعی کمتر از آن چیزی هستند که انتظار می‌رود.

به کوشش نازگل صبوری

َAzHonar

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لینک کوتاه: