“هلنا بونهام کارتر” نیز در نقش “مارلا سینگر”، نقشآفرینی شایستهای ارائه میدهد. زنی شکست خورده که با نگاه گنگ و لحن سرد و آسیبدیدهاش، تصاویر ماندگاری خلق میکند.
ترکیب این سه بازیگر و این سه بازی، با تنشی که میان آنها جریان دارد، فیلم را از یک روایت صرفا سادهی روانپریشانه، به تجربهای شخصی و ماندگار تبدیل میکند.
آنچه مرا نکشد، قویترم میسازد:
“باشگاه مبارزه” فیلمیست نفسگیر، تکاندهنده و عمیق، که جایگاهش را بهعنوان یک کلاسیک مدرن، بهحق بهدست آورده است. فیلم با صراحتی بیرحمانه، مردانگی سمی را به چالش میکشد، همان نسخهی تحمیلی جامعه که مردان را به سرکوب احساسات وادار میکند، و خشونت را تنها راه ابراز وجود میداند؛ آنگونه که در شخصیت “تایلر دردن” نشان داده میشود. فرهنگ مصرفگرایی در تاروپود اثر تنیده شده است؛ جایی که شخصیتها در چرخهای بیپایان از خرید و تملک غرقاند، به این امید که شاید هویت یا خوشبختیای بیابند. اما آنچه به شخصه مرا مجذوب این اثر میکند این است که “باشگاه مبارزه”، رهایی را نه در بهدست آوردن، بلکه در از دستدادن همهچیز میداند؛ آنگاه که راوی موفق میشود بالاخره خودِ واقعیاش را باز یابد.
اگر بهدنبال فیلمی هستید که بتوانید شخصیت خود را بر آن بنا کنید، یا اصلا فقط ۱۲۰ دقیقه سرگرمی پرتنش داشته باشید، بیتردید تماشای “باشگاه مبارزه” را پیشنهاد میکنم. از نگاه من، این فیلم بهترین اثر “دیوید فینچر” است، و این را از کسی میشنوید که شاهکارهایی چون “zodiac” و “se7en” و “The social network” را نیز در کارنامهی او میستاید. در مجموع، “باشگاه مبارزه” برای من امتیاز ۹.۵ از ۱۰ را دارد.
از زورگوییهای حیاط مدرسه گرفته تا شیفتگی بیمارگونه به شبکههای اجتماعی و عطشِ تمامنشدنیمان برای بهدست آوردن “پانزده دقیقه شهرت”، “باشگاه مبارزه” در زیر سؤال بردن فرمانروایی اجتماعی، هم صادق است و هم بیرحمانه بر حقیقت انگشت میگذارد. این فیلم تنها یک روایت نیست؛ آینهایست روبهروی زندگی مدرن؛ که با خشونت، طنز، و جنون، از شما میپرسد: “تو واقعا کی هستی؟”
قوانین ارسال دیدگاه در سایت