در مورد نینا سیمون، یک افسانه

نازگل صبوری
زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه

نینا سیمون (Nina Simone)
موسیقیدان، خواننده و فعال مدنی (۱۹۳۳-۲۰۰۳).
چگونه یک دختر جوان از کارولینای شمالی، به یکی از بزرگترین و سرشناسترین هنرمندان و فعالان مدنی قرن بیستم بدل شد؟
داستان نینا سیمون، نوازندهی افسانهای (با نام حقیقی یونیس کتلین ویمون)، مانند موسیقی او، جسورانه و فراموش نشدنیست. مادر، کشیش باپتیست و پدر، تعمیرکار و واعظ بود. اولین مواجهی آنها با استعداد شگرف فرزندشان وقتی بود که نینا در سه سالگی با پیانوی کلیسای مادرش یک ترانهی کامل را نواخت. ادعا میشود استعداد ذاتی سیمون به قدری بود که میتوانست هر چیزی را که با گوشهایش میشنود، بنوازد. نینا در مصاحبهای میگوید: «مادرم میگفت من در شش ماهگی میدانستهام ‘یادداشت’ چیست. و این او را میترسانده است.»
نینا تحت تعلیم موریل مازانوویچ، علاقهی بسیاری به موسیقی کلاسیک از جمله باخ، شوپن و بتهوون پیدا کرد و مصمم شد به اولین زن سیاهپوست نوازندهی پیانوی کلاسیک تبدیل شود.
در سال ۱۹۸۵ بردگی لغو شده بود، ولی در بسیاری از ایالات به خصوص ایالتهای جنوبی هنوز هم جداسازی سیاه از سفید وجود داشت. شهروندان سیاهپوست اجازهی حضور در مکانهای عمومی کنار سفیدپوستان را نداشتند. جنبش حقوق مدنی در سال ۱۹۶۰ شروع شد تا این سیاست را با مبارزه و اعتراضات صلحآمیز تغییر دهد. همین بیعدالتیها و نژادپرستیها در طول زندگی سیمون، او را به یک هنرمند تبدیل کرد. در دوازده سالگی، برای نخستین تکنوازی پیانو در کتابخانهی محلی حضور پیدا کرد. این اجرا از آنجایی که اولین اجرای عمومی سیمون بود، بسیار قابل توجه بود اما اولین رویارویی او با تبعیض نژادی اتفاق افتاد. وقتی از والدین سیمون که در ردیف اول نشسته بودند خواسته شد که به انتهای سالن بروند تا جا برای حضار سفیدپوست باز شود. سیمون اجرا را تا بازگشت والدینش به ردیف نخست، متوقف میکند. همانطور که بعدها به یاد میآورد: “سرسختتر شدیم؛ با معصومیت کمتر و پوستی تیرهتر.”
نینا در سالهای ابتدایی زندگی خود را خواننده نمیدانست. رویای او یک پیانیست کلاسیک شدن بود؛ و استعداد او فراتر از موسیقی. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان در سال ۱۹۵۰ با هزینهای که توسط جمعیت محلی فراهم شده بود به مدرسهی هنرهای نمایشی جولیارد در نیویورک فرستاده شد. تابستان ۱۹۵۰ را گذراند تا برای پذیرفته شدن در موسسهی موسیقی معتبر کرتیس فیلادلفیا آماده شود. خانوادهی او حتی به امید پذیرفته شدن سیمون به فیلادلفیا نقل مکان کرده بودند. اما علیرغم یک آدیشن خوب، سیمون پذیرفته نشد. رد شدن ضربهی بزرگی بود. اگرچه طبق گفتهی زندگینامهنویس او، Nadine Cohodas، نینا در آدیشن دوم نیز حضور یافت؛ درحالی که توسط یکی از حرفهایترین اساتید مدرسه، ولادیمیر سوکولوف، آموزش دیده بود، اما مجددا موفق به گرفتن پذیرش نشد. در سالهای بعد، او ادعا کرد که این رد شدن انگیزهی نژادپرستی داشته است.
پس از این اتفاق، نینا از آرزوی نوازندهی کلاسیک شدن دست کشید.
“متاسفم که اولین پیانیست کلاسیک سیاهپوست جهان نشدم. فکر میکنم در آن صورت خوشحالتر میبودم.”
ناامیدی بزرگی بود ولی همین باعث شد که او موقعیت خارقالعادهش را به عنوان یکی از مشهورترین موسیقیدانان و خوانندگان عصر خود بازیابد.
سیمون در تابستان ۱۹۵۴ شروع به نوازندگی پیانو در یک بار محلی به ازای ۹۰ دلار در هفته کرد. کاری که هیچگاه مورد تایید مادر او قرار نگرفت. نینا در زندگینامهاش، I put a spell on you، مینویسد: “ برای مادرم هیچ تفاوتی با کار در شعلههای جهنم نداشت.” نام مستعار نینا سیمون نیز از اینجا، برای اطمینان از باخبر نشدن مادرش، آغاز شد.
در آغاز، موسیقیهای محبوب را با قطعات کلاسیک ترکیب میکرد و از این جهت رضایت مخاطبان را کسب میکرد. هنگام ضبط اولین آلبوم به این باور رسیده بود که چندان هم اهمیتی ندارد که یک خوانندهی مشهور شود؛ همچنین معتقد بود موسیقی عامهپسند او را از جاهطلبیهای موسیقی کلاسیکاش منحرف میسازد.

آلبوم “Little girl blue” در سال ۱۹۵۹ منتشر شد و سالنهای موسیقی بزرگ نیویورک را به تصرف سیمون درآورد. با این حال؛ او که هیچ منیجر یا ایجنتی نداشت، امتیاز آلبوم خود را به ارزش ۳۰۰۰ دلار به ناتان، مالک کمپانی ضبط آلبوم واگذار کرد.
در سال ۱۹۶۱ سیمون با اندرو استرود، ازدواج کرد. اندرو عملا منیجر سیمون شده بود و ترتیب بسیاری از تورهای سیمون در دههی ۶۰ نیز توسط او داده شد که در انتقال موسیقی او به سراسر جهان نیز تاثیرگذار بود. بعد از جدایی آنها مشخص شد که سیمون در طول زندگی با استرود سالها مورد آزار جسمی و روانی واقع بوده است؛ با این حال سیمون او را تحت عنوان “بهترین منیجری که داشتهام” معرفی میکند. اثر معروف او “Mississippi Goddam” به عنوان اولین آهنگ حقوق مدنی او، در پاسخ به بمبگذاری کلیسای باپتیست در ۱۵ سپتامبر ۱۹۶۳ بود؛ که به کشته شدن چهار دانشآموز دختر و مجروح شدن دهها نفر دیگر منجر شد.
سیمون در سال ۲۰۰۰ پس از بیش از ۱۵ بار نامزد جایزهی گرمی شدن، موفق به دریافت این جایزه شد. در طول بیش از چهار دهه زندگی هنری خود، با ترکیب و تلفیق موسیقی کلاسیک، جَز و پاپ، سبکی شخصی و غیرمتعارف پدید آورد اما طبق گفتهی خود سیمون؛ مسئلهی او نه پیانو بود، نه موسیقی کلاسیک، نه پاپ و نه جَز؛ مسئلهی او موسیقیای بود که جنبش حقوق مدنی را منعکس کند.
نینا قریب به پنجاه آلبوم در طیف مختلفی از ژانرها منتشر کرد. صدای عمیق و متمایز او یک انتخاب محبوب برای موسیقی متن فیلمها و موسیقی تبلیغاتی بود.
سیمون در سالهای آخر زندگی، با اعتیاد به الکل و افسردگی شدید مواجه شد. گفته میشود عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی، بر سیستم حرکتی سیمون و همچنین توانایی تکلم او تاثیرگذار واقع شد؛ تا جایی که حتی نواختن پیانو برای سیمون سخت شد و در چند سال آخر، عملا روی صحنه ظاهر نشد. یک پایان ناگوار برای یک استعداد تحسینبرانگیز و مسحور کننده. در نهایت، سیمون در ۲۱ آوریل ۲۰۰۳ در فرانسه در نزدیکی مارسِی، بر اثر سرطان درگذشت و جهان در غم از دست دادن یک فعال خستگیناپذیر که از استعداد خود علیه نژادپرستی و جنگ بیشترین استفاده را برد، نشست.
“واقعیت همین است؛ وظیفهی هنرمند، تا آنجا که به من مربوط است، بازتاب دادن زمانه

مطالب زیر را حتما بخوانید:
آدم بزرگا مشغول صبحتن: درمورد آلبوم The new abnormal از the Strokes
توسط َAzHonar
- 265
- بدون دیدگاه
-
12
اکتبر
تمامی اطلاعات شما نزد ما با بسیار بالا محفوظ خواهد بود.
مزایای عضویت در سیگما:
- ● دسترسی به فایل های دانلودی
- ● اعتبار هدیه به ارزش 50 هزار تومان
- ● دسترسی آسان به آپدیت محصولات
- ● دریافت پشتیبانی برای محصولات
- ● بهره مندی از تخفیف های ویژه کاربران
نوشتههای تازه
آخرین دیدگاهها
- مدی در من جای مردگان بسیاری زیستهام – نازگل صبوری
- آدم بزرگا مشغول صبحتن: درمورد آلبوم The new abnormal از the Strokes - از هنر در آلبوم Luck and Strange از دیوید گیلمور + شنیدن تمام آلبوم
- نقد انیمیشن inside out (2) - از هنر در نقد سریال Bojack.Horseman
- درمورد تد هیوز; همسر سیلویا پلات - از هنر در کلماتی درمورد سیلوی پلات و دیوانگی
دسته بندی مطالب
- ادبیات (9)
- دستهبندی نشده (2)
- سینما (30)
- موسیقی (4)
- نقاشی (12)
قوانین ارسال دیدگاه در سایت